سلام
براتون بگم از روزهای فشرده ی نهایی 97
خب تا 27 ام شیفت عصر هم دیالیز بودیم ، دیگه آماده کرده دستگاه دیالیز رو کامل یادگرفتیم و
امتحانش هم دادیم ، ولی ساعت کارآموزیش هنوز پر نشده و میمونه واسه بعد عید ، دیالیز تجربه ی
جدیدی بود ، تو بخش ها بودن داشت واسمون عادی میشد و دیالیز اومد شد یه تنوع! البته مث همه
ی بخش های بیمارستان دیدن مریضا و عذاب کشیدنشون سخت بود ، اینکه هر هفته حدود 12 ساعت
وقتشون تلف میشه اون موقع که به دستگاه وصل شدن، اینکه من آدم سالم به راحتی دفع ادرار
میکنم و اون آدما واسه همین کار ساده این همه عذاب میکشن . دیدن آنوریسم به دنبال فیستول
های کار گذاشته روی دستشون واقعا واسم سخت بود (پاورقی) . کلی خدا رو شکر کردم واسه
سلامتی خودم و اطرافیانم. . هیچ چیزی به اندازه سلامتی ارزشمند نیست .
رابطه م با دو تا از همگروهی های کارآموزیم شکر آبه! سر همین کارآموزی دیالیز ! البته من مقصر نبودم
و اینکه به درک ! اگه هم بخوان از گروهم برن اصن ناراحت نمیشم ، دو تا آدم رو مخ کمتر بهتر !
البته پسره ی کم کینه ای عه ، ممکنه بره پشت سرم گ.ه بخوره ، نوش جونش البته مثلا بره هزار
تا دروغ بگه ولی بازم مهم نیس ، کسی که بخواد منو با حرف اون بشناسه میخوام صد سال سیاه
نشناسه!
دیگههههه امشب تولد مامانم عه ، از مواد کیک ، شیر و پودر نارگیل نداشتیم که صبح رفتم خریدم و
کیک درست کردم ولی هنوز تولد نگرفتیم میخواییم مصادف با سال تحویل بگیریم!
خواهرمم اومده و خدا رو شکر حالمون خوبه، منم به نداشتن و نبودن ا.د فکر میکنم و کمتر از قبل اذیت
میشم . میگذره .
تو سال 97 تجربه های زیادی توی پرستاری به دست آوردم ، دو تا کارآموزی تو بخش روان گذروندم ، تو
بیمارستانی که مرکز کنسر توی استانمون هست کارآموزی گذروندیم، بخش های چشم و گوش و حلق
و بینی از کم چالش ترین کارآموزی های بودن ! آدمهای مختلف و بخش و استاد های متنوع در کنار
کیس های جالب واسمون شدن از اولین تجربه های پرستاری ، تمییز کردن زخم های سوختگی و زخم
بستر های بخش داخلی واسم از گریه آور ترین کار ها بود . گذشت . خوب و بد خدا رو شکر
مطمئنم تو سال آینده تجربه هام بیشتر میشه و کارم واسم جذاب تر میشه :)
کتابهایی که امسال خوندم از کتابهای پارسالم کمتر بوده ، پارسال 30 جلد و امسال 26 جلد !
تعدادشون کم هست ولی از نخوندن خیلی خیلی خیلی بهتره ! کمترین تعداد کتابی که خوندم واسه
فصل تابستون بوده و بیشترینش واسه پاییز ! دقیقا اون موقع که اینستا داشتم کتاب کمتری خوندم !
دلم میخواست اسم همه کتابها و ماهی که خوندمشون رو بنویسم ولی فرصتش نیس :(
دانشم توی زبان انگلیسی خیلی بیشتر شد ، و راضی ام :)
به طور کلی ، سال خوبی بود ،روزهای افسرده ام کمتر از سالهای 96 و 95 و 94 و 93 و 92 ! بوده
ان شاالله سال جدید بهتر بشم .سال 97 برخلاف 96 کمتر درگیر دکتر بودم خدا رو شکر
ان شاالله همه اول سالم باشن بعد کارها و قدمهای بعدی .
برنامه ی سال جدیدم ، مث آدم درس خوندن ، ادامه دادن زبان ولی self study هست ، کتاب خوندن
ولی در حد همین سال 97 یا 96 ، و تلاش برای آماده شدن واسه آزمون ارشد هست ، البته مطمئن
نیستم بخوام استریت برم ارشد ولی دلم میخواد تلاشم رو کنم
سال نوتون پیشاپیش مبارک
واستون اول آرزوی سلامتی، دوم شادی و سوم موفقیت رو دارم ❤
پاورقی : آنوریسم یعنی متسع شدن دیواره عروق ، ریسک فاکتور های زیادی داره و یکیشون کار
گذاشتن فیستول برای دیالیز هست و واسه کسایی که قراره دائما دیالیز بشن انجام میشه
طی این روش جراح یه مسیر بین شریان و ورید ایجاد میکنه و به این طریق سرعت حرکت خون
توی ورید زیاد میشه و ورید مناسب دیالیز خواهد شد ، ظاهر فیستول و آنوریسم های حاصل از اون
واقعا اذیت کننده س و مطمئنا روی body image اون آدم تاثیر منفی میذاره . خدا بهش صبر بده .
درباره این سایت